تورم یکی از پُربسامدترین واژهها در ادبیات اقتصادی کشورهاست که تقریبا هر فردی در جامعه به طور عمومی و یا تخصصی با آن سروکار دارد. تورم در اقتصاد به معنای افزایش مداوم و پیوستـه سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک جامعه و برای یک دوره زمانی معین عنوان میشود. در واقع تورم، ناشی از عدم تعادل است که اقتصاددانان دو دلیل عمده برای آن تعریف کردهاند: نخست، کاهش عرضه یا افزایش تقاضای کل و دیگری، رشد عرضه پول مازاد بر رشد اقتصادی یا همان رشد نقدینگی. طبیعتا وجود تورمهای بالا، هزینههای زیادی را بر اقتصاد تحمیل میکند و عدم ثبات اقتصادی را به همراه خواهد داشت. عدم ثبات نیز منجر به احساس ناامنی در بین فعالان اقتصادی و به طور کلی مردم، در سرمایهگذاریها و نهایتا بروز شکاف بیشتر بین اقشار مختلف جامعه میشود. یکی از کارکردهای اقتصادی دولت و به طور کلی نخبگان اقتصادی جامعه، فراهم کردن شرایط مهار تورم و عدم اجازه برای رشد افسارگسیخته قیمت کالا و خدمات است. در عین حال، اقتصاددانان وجود تورم در یک سطح معقول را لازمه عدم سقوط در تله رکود اقتصادی میدانند، اما نرخ تورم باید کنترل شده باشد. از جمله راهکارهای ارائه شده برای مقابله با تورم در سطح کلان، تنظیم نرخ بهره، کاهش هزینههای تولید، مدیریت تقاضا، کنترل نوسانات ارزی و اصلاح ساختار بودجه است، اما به نظر میرسد همه این شروط در کنار یکدیگر نتیجهبخش هستند و هر یک به تنهایی نمیتوانند برای مهار تورم و ایجاد ثبات در سطح اقتصاد اثرگذار باشند. برای بررسی این موضوع، "مصطفی الحنتوش"، تحلیگر ارشد اقتصادی عراق به پرسشهای مطرح شده هفتهنامه تازههای اقتصاد درباره چالش تورم، مهار آن و ایجاد ثبات اقتصادی از رهگذر اتخاذ سلسله اقدامات لازم از جمله کنترل نقدینگی پاسخ گفت که به شرح زیر است:
یکی از مهمترین چالشهای اقتصادهای جهان، نحوه کنترل تورم و جلوگیری از بروز تکانههای تورمی است. شما چه راهکار موثری را برای کنترل پایدار تورم در یک اقتصاد وابسته به درآمدهای نفتی پیشنهاد میکنید؟
تورم یک وضعیت منفی است که کشورها آن را در نتیجه عدم تعادل در استانداردهای کار و تولید و به طور کلی استانداردهای اقتصادی تجربه میکنند. کشورهایی که از تورم رنج میبرند، غالبا کشورهای پُرجمعیت هستند، یعنی هر اندازه جمعیت یک کشور بیشتر باشد، حجم تقاضا در آن بیشتر است. هنگامی که تقاضا بالا باشد، در صورت پایین بودن میزان درآمدها، افزایش حقوق امری اجتنابناپذیر میشود و در این صورت، عدم تعادل در ارزش پول را به همراه دارد و نهایتا، این افزایش حقوقها دوباره در یک چرخه معیوب، کماثر خواهد شد. بنابراین باید تورم را با رشد تولید، صنعت و گسترش روابط تجاری با دیگر کشورها و جلوگیری از بروز تنشهای سیاسی کنترل کرد.
بانک مرکزی ایران با طراحی و اجرای سیاست تثبیت اقتصادی، کنترل نرخ تورم را هدفگذاری کرده و طبق آمارها نیز نرخ تورم در مسیر کاهشی قرار گرفته است. تحلیل شما از اجرای سیاست تثبیت اقتصادی برای دستیابی به کنترل تورم چیست؟
اقتصاد ایران و حتی اقتصاد کشورهای ثروتمند نیز از طریق رشد تولید داخلی قادر به کنترل تورم خواهند بود که بتواند نیازهای مردم را پاسخ دهد، اما اگر سطح روابط خارجی دچار چالش بوده، تحریم وجود داشته باشد و ...، واردات و صادرات با موانع و تهدیدهای فراوانی مواجه خواهد شد. یکی از ابزارهای مهم بانک مرکزی ایران برای کنترل تورم از مسیر سیاست تثبیت اقتصادی، کنترل رشد نقدینگی است، به نحوی که پس از اعمال سیاستهای کنترل ترازنامه بانکها، سرعت رشد نقدینگی از بالای ۴۰ درصد به ۲۶ درصد رسید. دولت و بانک مرکزی ایران از سیستم پرداختهای الکترونیک به شکل گسترده استفاده میکنند و این یک مشوقی برای مردم به شمار میرود و باعث میشود که حجم پول نقد در دست مردم کم شود، یعنی به پول نقد نیازی نباشد. توسعه این نوع از سیستم پرداخت میتواند تا حدودی از شدت تورم بکاهد و نیازی به چاپ پول فیزیکی نباشد، بنابراین توجه به این مقولهها برای اقتصاد ایران مفید است. به صورت کلی، کاهش رشد نقدینگی و کنترل چاپ پول، یک وضعیت بسیار مطلوب و مثبت است. هر چه بیشتر پول چاپ کنیم، تورم بیشتر میشود و برعکس، هر اندازه میزان چاپ پول و رشد نقدینگی کمتر باشد، مهار تورم آسانتر خواهد بود و میتوان ذخایر ارزی بیشتری را حفظ کرد.
تا چه میزان با حل مسئله ناترازی بانکها و جلوگیری از خلق پول در نظام بانکی، به عنوان یک راهکار دستیابی به کنترل تورم، موافقید؟
موضوع نظام بانکی، معادلهای متفاوت از چاپ پول و یا عملکرد دولت است. دولت پول چاپ میکند تا آن را خرج کند، اما نظام بانکی هر چه پول و یا سپردههای بیشتری از مردم و یا حتی از طرف دولت در اختیار داشته باشد، در تامین مالی مصوبات و عملیات سرمایهگذاری و در نتیجه به حرکت در آوردن چرخ اقتصاد کشور توانایی بیشتری دارد. بنابراین وجود نقدینگی نزد بانک، با وجود نقدینگی نزد دولت تفاوت دارد. بر این اساس، با وجود پول و نقدینگی در گردش در نظام بانکی برای تامین مالی طرحها موافق هستم. در موضوع ساماندهی بازار ارز نیز باید گفت که طبیعتا تثبیت نرخ ارز موضوع بسیار مهمی است و سیاستگذاریها در هر کشوری، در تعیین نرخ ارز بسیار اثرگذار است. نرخ ارز را میتوان از طریق اعمال سیاستهایی چون ایجاد توازن در عرضه و تقاضا و تامین ارز به اندازه کافی در بازار تثبیت کرد.
نظر شما